میثممیثم، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

بهترین هدیه زندگیمون 2

عکسای خوشگل گل پسر سال 97

بسم رب   یه دوره گل پسرم حسابی موهاش بلند و فرفری شده بود و منم قبل کوتاه کردن موهاش یسری عکس خوشگل ازش گرفتم   اینم عکسای خوشگل گل پسرم ماشالله یادتون نره ها       موهای فر خیلی خیلی بهش میومد و مام دوست داشتیم موهاشو ولی متاسفانه اذیتش میکرد و یخورده هم داشت اخلاقشو ئخترونه میکرد و مجبور شدیم موهاشو کوتاه کنیییییم😜فحشم ندید لطفا🤣   😊 ...
5 خرداد 1399

یسری عکس قشنگ از سال 98

  اینجا یه نقطه از بهشته رو زمینه خصیل دشت در شهرستان داماش   روز کودک با خاله مریم تصمیم کرفتیم غذا و کیک درست کنیم بریم پارک و براتون جشن بگیریم منم ساندویچ درست کردم و خاله ام کیک درست کرد و رفتیم پارک و خیلی خوش گذشت اینم که عشقم امیر مهدی😘   اینم یه عکس سه تایی خوشگل با داداشی و بابا بوستان سهند پارک ژوراسیک اوایل پاییز 98   قربونت بشم با اون قیافه ای که گرفتی😍 حالا حدس بزنید از موجودات پشت سر میثم کدومشون وحشی ترن دایناسوره یا اون پسره که افتاده بود به جون همه دایناسورهای پارک🤔 ...
4 خرداد 1399

تولد 3 سالگی میثم گلی

بسم رب   دیگه خودمو دعوا نمیکنم که انقدر دیر اومدم میریم سر اصل مطلب😅   عکسای تولد 3 سالگی گل پسر در سال 98   منم که عشق همه ام و قلب از صورتم زده بیرون 🤩 یه عکس خانوادگی خوشگل با حضور امیر مهدی جان جانان باباحاجی و نوه ها چه عکس پر عشقیه این عکس😍 اینم دایی حسین که معرف حضور هستن البته در اینجا دیگه مجرد نیست ولی نومزد جانش نبود تو این تولد جایش سبز باد😊 اینم کیک برون و پایان جشن تولدت مبارک عششششششق مادر😘😘 ...
4 خرداد 1399

یسری عکس از سال 97

بسم رب   میثم عشقولی من مامانو ببخش که این قدر تنبلی کردم و به موقع عکساتو نذاشتم. الان میثم من سه سال و هشت ماهشه و مامان تنبلش تقریبا دوساله که عکسای گل پسرو  نذاشته. ولی حالا همه عکسای گذشته رو میذارم و از این به بعد هم هر جا مسافرت رفتیم و هر کاری انجام دادید همون روز عکسای تو و داداش و آبجی رو میذارم تو وبلاگاتون تا به قول خودمون این طور تلنبار نشه😲   اینم یسری عکس از سال 97 عید 97 در کنار داداش علی گل یه خنده خوشگل عید دیدنی خونه عمه فرزانه من شیرینی خوردن به سبک میثم آخه خوشگل من تو خودت شیرینی خامه ای منی باید بخورمت 😘 یه عکس خوشگل با پسرخاله ها و داداش خوشگل در ویلای ...
4 اسفند 1398

خواب ها و عادت های با مزه 96

بسم رب   سلام   یه عادت با مزه ای که میثم داره اینه که روی سنگای کوچیک جلوی حموم و دستشویی و اتاق و مغازه ها دوست داره بشینه   منم عکسایی با مزه ای از این عادتش شکار کردم   این چندتاشه:         اینم چند مدل خواب با مزه             قربونت بشم مننننننننننننننن   اینم یسری عکس دیگه از سال 96 اولین باری که پسرم بلال خورد   حر...
27 مرداد 1397

عکسهای زیبا از پاییز و زمستون 96

بسم رب   سلام   اینم یسری عکس متفرقه در تاریخ های مختلف سال 96   میثم و فاطمه گلی دختر عمه با مزه که 4 ماه از میثم کوچیکتره   آقای خوش تیپ هستن ایشون     بذار بابایی نمازشو بخونه سرتق خان   مامان جان اونجا بنظرت یکم خطرناک نیست؟؟   اینم آقا میثم و امیر مهدی گلمون پسر خاله جدیدش که شهریور 96 بدنیا اومده اینجا امیر مهدی گریه کرد میثم با دستمال اومد اشکاشو پاک کنه زیادم محکم پاک نکرد نمیدونم چرا امیر مهدی اون شکلی شده   ...
27 مرداد 1397

کچل شدیییییی

بسم رب   بعد از تولد یک سالگی منو بابایی تصمیم گرفتیم کچلت کنیم تا موهات حسابی جون بگیره و هر کی میگه تاثیر نداره الکی میگه چون بعد کچل کردن و تیغ زدن سر موها ضخیم تر میشن و حالت بهتری میگیره. همونطور که موهای علی رو در یک سالگی زدیم موهای شمارم زدیم و توام مثل دادشی خیلی با مزه شدی قربونت بشمممم   کله پسرم دقایقی قبل کچل شدن و لحظاتی قبل کچلی قربون اون نگااااهت و شرووووع عملیات با تشکر از همکار خوبمون علی که سر داداششو گرم میکرد اولین باری که کله کچلشو تو آینه دید غصه نخور مامان در میاد موهات ...
27 مرداد 1397

بهار و تابستان 96

بسم رب   سلام   میثم گلم ماشالله تو انقدر بازیگوشی و کارای تو و داداشی زیاد شده که خیلی دیر به دیر میتونم بیام   یسری عکسا که مربوط به سفرهامونه یا جشن و یا به هر شکل با علی عکس مشترک داری رو تو وبلاگ علی گذاشتم و اینجا تکرار نمیکنم عشقم اینا عکسای شخصی خودته از مراحل رشدت و چهره نازت که هر روز تغییر میکنی و روز به روزم خوشگل تر میشی عسل مامان   سال تحویل سال 96 خونه مامانی و پسر خوشتیپ من   عید دیدنی خونه خاله مریم   اردیبهشت 96 روستای آتان در الموت     ...
26 مرداد 1397

میثم بالاخره گفت مامان بابا در سن ۲۳ ماهگی

بسم رب سلام سلام هوررررااااا میثم الان دو سه روزه که هم میگه مامان هم میگه بابا 🤗 البته قبلا هم دست و پا شکسته میگفت ولی مارو صدا نمی زد همینجوری میگفت امروز منو صدا زد و گفت مامااااان🤩 ‍ و من کلی خوشحال شدم و جیغ کشیدم و بوسش کردم تازههههههه🤗 اونم منو بوس کرد تاحالا بوسمون نمیکرد ولی الان میگیم بوس کن محکم و صدا دار بوسمون میکنه عاشقتم میثم خوشگلمممممم ️ این عکس مال همین الانه وقتی میثم گلی داره تلویزیون نگاه میکنه😘 ️ ...
30 ارديبهشت 1397