میثممیثم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

بهترین هدیه زندگیمون 2

اردیبهشت ۹۷

سلام سلام دیدم بخاطر اینکه یه مدت نبودم و وقت هم نمیکنم مطالب یک سال اخیر رو بذارم از حال دارم غافل میشم بنابر این از امروز مطالب بروز میذارم هر وقت تونستم از یک تا دو سالگی رو میذارم اینطوری خیلی بهتره. کاش زودتر این کارو میکردم🙂 خب آقا میثم مو فرفری خوشگل ما حسابی بزرگ و شیطون شده.سرتق بازیایی داره که نگو.. اخلاقش با علی خیلی فرق داره خیلییییی ولی هوشش خداروشکر با داداش رفته . الان تو ۲۳ ماهه ولی بازیهای فکری رو زود یاد میگیره و انجام میده ...هر کار کوچیک و بزرگ علی رو فورا تکرار میکنه .خیلی سعی میکنه مثل علی سریع بدوه یا حتی حین دویدن هی بپره🤣🤣 چون علی و طاها برای باز کردن درب خونه وقتی کسی در میزنه باهم دعوا ...
20 ارديبهشت 1397

جشن تولد یک سالگی

بسم رب   بالاخره  تولد یکسالگی پسر ما در 27 خرداد 96فرا رسیدددد   مام براش یه جشن تولد خوب و خاطره انگیز در یک باغ در محمد شهر کرج گرفتیم مهمونامونم همون مهمونای همیشگی یعنی: مامانی و باباحاجی و دایی حسین مامان جون و باباجون عمو جعفر و زن عمو و مهدی و محمد حسین عمه پری و عمو حسین و فاطمه کوچولو عمو منصور و زن عمو و خاله مریم و عمو امین و محمد طاهاااا همینجا از همشون تشکر میکنم که زحمت کشیدن و با حضورشون به جشنمون صفا دادن برای دیدن عکسها روی ادامه مطلب کلیک کنید     همه مامان باباها میدونن که سخت ت...
25 فروردين 1397

عکسهای بهار 96

بسم رب یه سری عکس خوشگل از بهار 96 لطفا برای دیدن عکسها به ادامه مطلب مراجعه کنید ای فدای تو خوشگل ماماننن   پسر گلم در پارک سهند کنار خونمون: اخه چرا ماماااان   قربون خنده هااات ماشاالله:     یه عکس شیک دو نفره در جشن میلاد امام حسین(ع): هم خنده علی گلی قشنگه هم اون بغض خوشگل تو فدای هر دوتاتون: بیا پایین میفته اخه شیطونک مننن: یه عکس خنده دار  و پر خاطره ما با مامان جون اینا و عمه پری رفته بودیم نیاق برای ...
25 فروردين 1397

اولین سفر میثم به مشهد در یازده ماهگی

بسم رب   سلام سلام صد تا سلام هزار و سیصد تا سلام من واقعاااا بابت تاخیر پیش آمده متاسفم پسرررررممممم امروز همه عکسهای گذشته رو میذارم و من بعد همه عکسهاتو سر وقت . یه قول مادرانهههه     خب قبلا تا ده ماهگیتو عکس گذاشتم البته تعداد عکس هات و جاهایی که رفتیم خیلی زیاده من یسری عکس رو گزینشی میذارم جهت تجدید خاطره   در خرداد سال 96 بهمراه خاله اینا با ماشین رفتیم مشهدددد یه سفر واقعا عالی و خاطره انگیز که به هممون خیلی خوش گذشت   اینم یه عکس خوشگل سه نفره روبروی درب ورودی حرم:   مامان فداتتتت که ای...
25 فروردين 1397

عذر خواهی بابت تاخیر در بروز رسانی وبلاگ

بسم رب سلام گل پسرم ببخشید که چند وقتی تنبلی کردم و وبلاگتو بروز نکردم راستش نمیدونستم نی نی وبلاگ انقدر امکاناتش جدید شده و میشه با تلگرام هم مطلب فرستاد وگرنه تاحالا هزار تا عکس میذاشتم اینجا. ان شاالله از این به بعد اول گزارش روز و ماه هایی که گذشت رو میذارم و بعد هر روز اتفاقات و عکسهای جدید ...
21 فروردين 1397

از هشت ماهگی تا ده ماهگی

بسم رب   و اماااا شیطنت های گل پسری شروووووع میشود:           متاسفانه کلا از این فاصله کارتون نگاه میکنه و ما همش در حال عقب کشیدن آقا میثم و علی آقا از جلوی تلویزیونیم   اااااهههههههه دختر عمه که میگن اینههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟چنقده ناااازه! اینم از لحظه سال تحویل سال 1396 بغل باباحاجی: ...
23 ارديبهشت 1396

جشن دندونی در هشت ماهگی

بسم رب   پسر گلم بعد از کمی درد لثه و تب یبار موقع ناهار وقتی داشتم بهش آب میدادم متوجه شدم که صدای تق تق میاد و بعلههههه گل پسرم دندون درآورده.حسابی ذوق کردیم و خودشم حسابی شاد و سر حال بود . خدایا شکرت   البته چون یه هفته مونده بود به تولد داداش علیش یه جشن مختصر و کوچولو تو خونه بابا حاجی براش گرفتیم.   اولین دندونت مبارکت باشه گل پسرم امیدوارم همه غذاهایی که با دندونات قراره بخوری  لقمه پاک و حلال باشه . اینم گل پسرم با تاج دندونیش که با نمد براش درست کردم: اگه وقت بود مثل جشن دندونی علی براش کیک دندونی سفارش میدادم ولی چون عجل...
23 ارديبهشت 1396

آخر پنج ماه تا اخر هشت ماهگی

بسم رب   ببری کوچولوی مامان او شش ماهگی:   پسرای گلم با کاپشنای جدیدشون: آقا میثم در اواخر شش ماهگی آماده واسه حرکت:   پرواااااااز خیلی اینکارش با مزه بود نمیدونم چرا هر دفه میومد بالا که راه بیفته یهو اینکارو میکرد اونم خیلی جدی     بدون شرح   سختت نیست گل پسر؟؟   جشن پایان هفت ماهگی:     معرفی میکنم عشق میثم دستمال کاغذی وقتی ازش نگرفتمش اینطوری ذوق کرد بچم :   میثم در حال دن...
23 ارديبهشت 1396

سه ماهگی تا پنج ماهگی

بسم رب     اینم از جیگر طلای مامااااان  از پایان سه ماهگی تا آخر پنج ماهگی   پسر فسقلی من حسابی زرنگ و زبله و برای یاد گرفتن همه چیز عجله داره.   روز به روز بزرگ و طلاتر میشه     یه عکس خوشگل پدر پسری   میثم و مامانش   در صف واکسن چهار ماهگی     جیگر طلاهای مامان در یک قاب دااالیییییی :   اینم از جشن ختنه سرون گل پسری   این پسر من ماشالله نداره؟؟؟؟؟ امام حسین نگهدارت مامانم مراسم شیرخو...
22 ارديبهشت 1396