اردیبهشت ۹۷

سلام سلام

دیدم بخاطر اینکه یه مدت نبودم و وقت هم نمیکنم مطالب یک سال اخیر رو بذارم از حال دارم غافل میشم بنابر این از امروز مطالب بروز میذارم هر وقت تونستم از یک تا دو سالگی رو میذارم اینطوری خیلی بهتره.

کاش زودتر این کارو میکردم🙂

خب آقا میثم مو فرفری خوشگل ما حسابی بزرگ و شیطون شده.سرتق بازیایی داره که نگو..

اخلاقش با علی خیلی فرق داره خیلییییی

ولی هوشش خداروشکر با داداش رفته .

الان تو ۲۳ ماهه ولی بازیهای فکری رو زود یاد میگیره و انجام میده ...هر کار کوچیک و بزرگ علی رو فورا تکرار میکنه .خیلی سعی میکنه مثل علی سریع بدوه یا حتی حین دویدن هی بپره🤣🤣

چون علی و طاها برای باز کردن درب خونه وقتی کسی در میزنه باهم دعوا داشتن اینم یاد گرفته هر کی در میزنه شروع میکنه به داد زدن که یعنی من باز میکنم و خیلی سریع میدوه به سمت در ..

این کارش آخر خنده است جالبه بعضی وقتا منو میثم خونه تنهاییم و مثلا من تو اتاق یا آشپزخونه ام ولی بازم تا یکی در بزنه داد میزنه که کس دیگه ای نره درو باز کنه.ای جیگر تو قربون.

موهای فرفریشم روز به روز بلند تر و با مزه تر میشه و اصلا دلمون نمیاد کوتاهش کنیم

این عکس تولد محمد طاهاست ۱۱ فروردین امسال که تو شمال گرفتیم

 
از اخلاقش اینکه

با باباش خیلییی رفیقه و امکان نداره خوراکیشو با باباش تقسیم نکنه اصلا خوراکی که به باباش نده از گلوش پایین نمیره اگه بیشتر داشته باشه شاید به دادا هم بده  ولی به مامان اصلااا😅

خیلییی خوش اخلاقه و معمولا لبخند به لب داره و حواسش به همه هست مخصوصا سر غذا نگاه میکنه همه همه چی داشته باشن اگه یکی مثلا برنج نکشیده میره براش میکشه یا از غذای خودش برای اونم میریزه...

مسئول بردن و آوردن سفره هم میثمه .عاشق اینکاره...

بسیار بچه تمیزیه و موقع غذا کاملا رو بشقاب خم میشه و دائم هم سر و صورتش و با دستمال پاک میکنه.

حموم رو دوست داره ولی خیس شدن رو نه 😂

خیلی خیلی خیلی مستقله و همه کاراشو تا جایی که بتونه خودش انجام میده.مثلا از هجده ماهگی خودش غذا میخوره و اگه مثلا حواسش نباشه من غذا بدم بهش از دهنش درمیاره دوباره خودش میذاره تو دهنش کسی حق نداره بهش کمک کنه مگه خودش بخواد.همینم باعث شده عجله ای برای حرف زدن نداشته باشه.چون کاراش داره پیش میره.



خیلی خرابکاره و تمام دیوارها ماژیکی شده و ما اصلا به این کارا عادت نداریم چون علی شیطون بود ولی خرابکار نبود این دائم در حال تخریبه

عاشق تلویزیون

عاشق بالا رفتن از وسایل

کلماتی که بلده ایناست که البته ۴ ماهه میگه اینارو:

دادا(داداش علی)

هووه(به فتح (و) دوم)کلمه عجیب که برای صدا زدن همه بجز دادا ازش استفاده میکنه.

دده(بیرون که عاشقشه و هر کی حاضر میشه با حالت سوال میگه دده؟؟اگه بگه اره میره همه لباساشو میاره(درستم میاره)و سریع حاضر میشه و جلو آینه به تقلید از من کرم میزنه و به تقلید از باباش موهاشو شونه میزنه و کفشاشو میگیره دستش رو پله میشینه تا ما بیایم.

آب به(آب ...میثم عاشق آبه هر کی هم بخواد آب بخوره باید اول به میثم یه لیوان بده.باباش بهش میگه میرآب چون تا بهش آب ندی حق نداری آب بخوری😅 )

اوباف(افتاد)

جوجه(بعضی وقتا معنی جوجه کباب میده بعضی وقتا معنی گوجه)

اوووو(کجاست.کوش؟خیلی هم با ناز و سوالی میگه)

ایییناااا(ایناهاااش..اینم با قر فراوون میگه و خیلی میکشه حرفشو که آدم میخواد بخورتش سرتقو)

بفت(به فتح ب ...یعنی رفت)

عمه(به فتح م ...هر گونه عکس و قاب عکس  و فیلم ...نمیدونم چی شد که به عکس گفت عمه ولی فقط به عمش نمیگه عمه 🤣🤣)

نه رو میگه ولی بجای گفتن اره سرشو به پایین تکون میده.

اینارو فعلا یادم بود باز چیزی یادم بیاد زودی میام و  می نویسم.

فعلا یا علی مدد